Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-04-27@12:05:00 GMT

برادرم بدگویی می‌کرد او را کشتم

تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۵۵۰۰۸

برگه شکایت قضایی از برادر که در داخل جیب مقتول پیدا شد راز یک برادرکشی فجیع در جنوب تهران را فاش کرد.

به گزارش ایران، ظهر شنبه اول مهر، پاکبانی در تماس با پلیس از کشف جسدی در انتهای پارکینگ شماره 5 بوستان ولایت خبر داد. با اعلام این خبر، بازپرس وحید ناصری و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند.

در تحقیقات اولیه آنها با جسد مرد جوانی مواجه شدند که از پشت سر مورد اصابت سه ضربه چاقو قرار گرفته بود و این مسأله حکایت از آن داشت که مقتول غافلگیر شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از طرفی با توجه به نحوه قرار گرفتن جسد و خونی که روی زمین ریخته شده بود، این فرضیه مطرح شد که جسد از محل دیگری به آنجا منتقل شده است.

از زمان مرگ 36 ساعت می‌گذشت و در بازرسی از جیب‌های مقتول، برگه شکوائیه‌ای کشف شد که نشان می‌داد مردی از برادرش به اتهام ضرب و شتم شکایت کرده است.

با شناسایی هویت مقتول بلافاصله مأموران به سراغ برادر وی رفتند، اما او در تحقیقات اولیه منکر اطلاع از سرنوشت برادر بزرگترش شد.

اظهارات متناقض وی در تحقیقات و وجود لکه‌های خون در صندوق عقب و قسمت جلوی ماشین و همچنین آثار خراشیدگی و ضرب و جرح روی بدنش، انگشت اتهام را به سمت او گرفت.

بدین ترتیب بار دیگر از او تحقیق شد و در نهایت مرد جوان به قتل برادرش اعتراف کرد. با اعتراف متهم، به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد و بررسی‌ها در این خصوص ادامه دارد.

گفت‌و‌گو با متهم

چه شد که تصمیم گرفتی برادرت را به قتل برسانی؟

من از بچگی با او مشکل داشتم و مدت ها بود که باهم صحبت نمی‌کردیم. من ساکن طبقه همکف ساختمانی هستم که مقتول با مادرم در طبقه دوم آن زندگی می‌کرد. اخلاق بدی که هاشم داشت این بود که مدام پشت سر دیگران حرف می‌زد و بدگویی می‌کرد. او پشت سر من هم بدگویی کرده بود و از او کینه به دل گرفتم.

سر همین مسأله دعوایتان شد؟

دقیقاً. از او خواستم دست از رفتارش بردارد و دیگر این کارها را نکند. اما او به جای اینکه خودش را اصلاح کند، شروع به دعوا با من کرد و درگیر شدیم. در این درگیری هاشم مجروح شد و از من شکایت کرد. این مسأله بیشتر مرا ناراحت کرد.

و روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

تقریباً 24 ساعت بعد از این درگیری بود، می‌دانستم برادرم ساعت 5 صبح از خانه خارج می‌شود، به همین دلیل چاقویی را که از قبل داشتم برداشتم و در راه پله‌های زیرزمین خانه که مشرف به ساختمان بود پنهان شدم. شاید 10 دقیقه‌ای طول کشید تا برادرم از خانه خارج شد. به محض اینکه به سمت در حیاط رفت از پشت سر دو ضربه به او زدم و او به سمت در دوید و ضربه سوم را زدم.

آنقدر سریع این اتفاق افتاد که کسی متوجه نشد و جسد را داخل صندوق عقب قرار دادم. تا عصر صبر کردم، می‌دانستم که نگهبانان بوستان ولایت ساعت 5 عصر تغییر شیفت می‌دهند و از این فرصت استفاده کردم و جسد برادرم را در محلی مخروبه در میان علف‌های هرز انتهای پارکینگ رها کردم.

منبع: تابناک

کلیدواژه: قره باغ کیومرث هاشمی هفته دفاع مقدس نعمت احمدی الواح هخامنشی بازگشتی برادر بدگویی قتل قره باغ کیومرث هاشمی هفته دفاع مقدس نعمت احمدی الواح هخامنشی بازگشتی پشت سر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۵۵۰۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!

تنها پسرِ زنی که ۷ سال قبل در جنایتی هولناک به قتل رسیده بود، وقتی به دادسرا رفت تا مقدمات اجرای حکم قصاص را فراهم کند نشانه‌ای از مادرش دید که در نهایت تصمیم گرفت قاتل را ببخشد. اما این نشانه چه بود و پسر مقتول چطور متوجه آن شد؟

به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری آنلاین: یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی‌ می‌کرد در خانه‌اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماس‌های‌شان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بی‌جانش روبه‌رو شده بودند.

بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم می‌خورد. همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده می‌کرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسی‌ها نشان می‌داد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل می‌گذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.

برق طلا

آنطور که نزدیکان مقتول می‌گفتند از مدتها قبل یک نظافت‌چی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا می‌رفت و روز قبل پسر نظافت‌چی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافت‌چی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.

متهم در همان بازجویی‌های مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا می‌رفت. آن روز چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقه ای کار کردم اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.

حکم قصاص

متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوان‌عالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.

شمارش معکوس برای قصاص

با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمی‌کرد. در دادسرا اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پرونده های قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث صلح و سازش شده روبه‌رو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.

چرا قاتل مادر را بخشیدم

میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری می‌گوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم اما به نتیجه‌ای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانه‌ای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل می‌کنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانه‌ای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفته‌ام راضی هستم و احساس آرامش می‌کنم.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • دستگیری ۲ متهم به قتل در آمل
  • من، مادرم، خواهرم و برادرم را سلاخی کرده‌ام!
  • وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!
  • متهمان به قتل در آمل دستگیر شدند
  • دستگیری دو متهم به قتل در آمل
  • درخواست دیه اولیای دم از قاتل مجنون
  • سحرگاه متفاوت یک زن و ۴ مرد پای چوبه دار
  • دستگیری متهم به قتل در کمتر از ۵ ساعت در نیشابور
  • سرنوشت بچه گمشده محله مولوی تهران چه شد؟
  • قصاص یک زن و ۲ مرد در زندان